سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ضمن تبریک سال جدید، دعوت میکنیم از امروز همانند روال گذشته، شنبه تا چهارشنبه ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
وزیر خارجهای که مطالعه ندارد
«محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه دولت رئیس جمهور روحانی، در بخشی از مصاحبه خود با سالنامه نوروزی روزنامه اعتماد با اشاره به احتمال خروج آمریکا از برجام گفته است:
«اگر ایالات متحده بعنوان یک عضو دایم شورای امنیت و کشوری که قطعنامه 2231 را مطرح و به آن رأی مثبت داده به دلیل اختلاف های رئیس جمهور فعلی آن با رئیس جمهور قبلی، تعهدهای بین المللی خود را فراموش کند یا آنها را نادیده بگیرد، جامعه بین المللی نمی تواند به آمریکا بعنوان طرف هیچ توافق یا قطعنامه شورای امنیت اطمینان کند و با این کشور تعامل داشته باشد.»
او می افزاید:
این مسئله قبل از آنکه مشکل جمهوری اسلامی ایران باشد، مشکل جامعه بین المللی است. ما بر اساس منافع خود در زمان مناسب تصمیم گیری خواهیم کرد اما معتقد هستیم که خروج آمریکا از برجام یک تحول بسیار اساسی خواهد بود که باید با واکنش جامعه بین المللی مواجه شود و جمهوری اسلامی ایران هم به نوبه خود واکنش مناسب را نشان خواهد داد.
*یک مطالعه ساده نشان می دهد که اظهارات آقای ظریف درباره هزینه های خروج آمریکا از برجام واقعیت ندارند و آمریکا از سوی کشورهای غربی همواره بعنوان یک طرف مهم و تأثیرگذار در توافقات و قطعنامه های بین المللی در نظر گرفته می شود. ضمن اینکه نداشتن تعامل سایر کشورها با آمریکا هم یک انگاره مضحک به نظر می رسد.
مطالعات تاریخی در رخدادهای سیاسی سده اخیر نشان می دهد که آمریکا چه هنگامی که بدون هیچ دلیل منطقی یا مجوزی به عراق حمله کرد، چه هنگامی که به زمینه سازی برای ایجاد داعش صحّه گذارد، چه آن هنگام که هواپیمای مسافربری ایرباس ایران را هدف قرار داد و چه هنگامی که هنوز هم به تعهدات شبه برجامی خود با کوبا عمل نکرده است؛ شامل هیچیک از هزینه هایی که آقای ظریف ادعا کرده، نشده است.
مثال دیگر اینکه توافق مشهور الجزایر در سال 59 میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا نیز با آنکه با بدعهدی و خروج آمریکا مواجه شد و بخش عمده ای از آن شکست خورد نیز هیچ هزینه بین المللی را شامل آمریکا نکرد.
توافق شکست خورده سعدآباد در سال 82 که کشورهای اروپایی به نیابت از آمریکا با ایران منعقد کردند و بعداً به آن عمل نکردند نیز نمونه دیگریست که اتفاقا سبب ساز همکاری های بیشتر آمریکا و اروپا شد.
جالب آنکه در ورای تمام این رخدادهای تاریخی، آقای روحانی بود که به آمریکا لقب «کدخدا» را داد و آقای ظریف هم با خوشبینی به مذاکراتی درازدامن با آمریکا دست زد.
«مطالعه» ودرس گرفتن از تاریخ مقوله ایست که مورد تأکید جدی رهبر معظم انقلاب نیز قرار دارد و اگرچه برای مردم نیز امری ضروریست اما وجوب آن برای مسئولان و مقامات دولت بسیار بسیار بیشتر است.
***
اصلاحطلبان میگویند اغتشاشات 96 تَکرار میشود
ویژه نامه نوروزی نشریه اندیشه پویا در یک نظرسنجی از 15 فعال اصلاح طلب، نظر آنها را پیرامون احتمال تکرار اغتشاشات دیماه 96 جویا شده است.
از میان این 15 نفر که عبارتند از : سعید مدنی، الهه کولایی، صادق زیباکلام، علی سیاسی راد، عباس عبدی، عماد خاتمی، طیبه سیاوشی، محمدجواد حق شناس، محمدجواد مظفر، عبدالله ناصری، محمد توسلی، محمدعلی ابطحی، علی باقری، احمد پورنجاتی و محمد نعیمی پور هستند، تنها ابطحی بوده که اظهار کرده است با توجه به نگاه امنیتی که به اعتراضات خیابانی وجود دارد، فکر نمی کنم چالش جدی خیابانی تکرار شود!
مابقی افراد یاد شده اما در پاسخ به این سوال که «مهمترین چالش روحانی در سال 1396، وقوع اعتراضات خیابانی بود. برخی تحلیلگران و چهره های سیاسی تکرار ناآرامی ها در سال آینده را پیش بینی می کنند. با شدت یافتن اعتراضات در سال آینده موافقاید؟!» تأکید کرده اند که این اغتشاشات حتی با دامنه و هزینه ای بیشتر ادامه پیدا می کند...
*وبلاگ مشرق از 2 سال قبل این تفرّس تحلیلی را در اختیار مخاطبان خود قرار دارد که چیزی با محتوای «اعتراض ظالمانه» در ستاد جریان سیاسی خاص در حال پخت و پز است.
تحلیلی که پیش لرزه آن در دیماه 96 رخداد و کسانی که عمده آنها از قشر متوسط بودند[1] و هیچ مضیقه معیشتی هم نداشتند؛ با هدایت اصلاح طلبان به خیابان آمده و علیه نظام اسلامی شعار دادند.
اگرچه اصلاح طلبان مدعی شدند که در این اغتشاشات که منجر به کشته شدن حدود 20 نفر شد هیچ نقشی نداشته اند اما اسناد غیر قابل انکاری وجود دارد (من جمله سیاه نمایی از اوضاع کشور و دادن گرای حضور خیابانی به معترضین) که نشان می دهد آنها راهبر اصلی این اغتشاشات بودند. خاصّه اینکه در طول یک هفته اغتشاشات نیز مبانی طرح شده از سوی چهره های جریان خاص طی 5 سال گذشته بود که از سوی اغتشاشگران در شعارها مطرح می شد.
چهره های جریان چپ پس از اغتشاشات دیماه نیز نتیجه ناکارآمدی نظام و ناامیدی مردم را گرفته اند و حتی صراحتا عنوان می کنند که نظام جمهوری اسلامی با «بحران مشروعیت» مواجه شده است.[2]
در برآیند این رخدادها نیز همانطور که شاهد هستیم، تأکیدی صریح از جانب این چهره ها وجود دارد مبنی بر اینکه اغتشاشات دیماه با ابعادی وسیع تر تکرار می شود. جالب آنکه حتی در این تأکیدات نیز حرفی از مبارزه با سیاه نمایی و ناامیدی نیست و چهره های جریان خاص، گویا حق را به کسانی می دهند که قصد براندازی نظام اسلامی را دارند!
نام «اعتراض ظالمانه» از آنرو برای این حرکت خزنده اصلاح طلبان و نتیجه آن، انتخاب شده است که اوضاع اقتصادی کشور و مسئله فساد، همانطور که در بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی نیز مورد اشاره قرار گرفت، بحرانی نیست و نظام اسلامی پیشرفتهای بزرگی در این زمینه داشته است و در ادامه نیز اصلاحات و پیشرفتهای بیشتری خواهد داشت.
برخی محافل تحلیلی معتقدند، اعتراض ظالمانه با کلیدواژه های «ناکارآمدی نظام» و «ناامیدی مردم» از سوی اصلاح طلبان در حال پیگیری و پمپاژ است که این مسئله توجه دلسوزان و خواص کشور را طلب می کند.
***
خاتمی: ما برانداز نیستیم ولی مردم دیگر تحمل نمیکنند!
«محمدرضا خاتمی»، فعال اصلاح طلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از مصاحبه خود با سالنامه نوروزی روزنامه شرق با تأکید بر اینکه ما (اصلاح طلبان) برانداز نیستیم، گفته است:
با این تجربه ای که دارم، همیشه یک سوال را برای خودم مطرح می کنم. صندوق رأی نه؟ پس جایگزین آن چه خواهد بود؟ همین که من و شما می توانیم صحبت کنیم و روزنامه شما می تواند آنرا منتشر کند، مردم می توانند در خیابان تظاهرات کنند، چندتا حزب نیم بند هم لک و لکی می کنند، اینها باشد یا نباشد؟ اما به صراحت بگویم من فکر می کنم این روند دوام نمی آورد.
او تصریح می کند: مسئله این است که مردم دیگر این روند را نمی پذیرند و کار به نظرات من فعال سیاسی و اجتماعی ندارند که مدام بگویم اصلاح طلبی یک روند تدریجی و آهسته و مسالمت آمیز است!
وی همچنین گفته است:
مردم ما هم مردم کره شمالی نیستند که بگوییم حالا که چیزی نیست، پس اشکنه بخورید! مردم ما باسواد هستند، مطالعات تاریخی دارند و بنابراین تحمل نمی کنند. بر این اساس چنین وضعی (منظور، کارنامه 40 ساله نظام جمهوری اسلامی ایران است) برای مردم تحمل پذیر نخواهد بود!
*مباحثه جریانات اصیل انقلابی با اصلاح طلبان دقیقا بر سر همین است که خواص کشور و مردم مطالعه دارند اما اصلاح طلبان از این مطالعه گویی که بی بهره اند. و گرنه باید می دانستند که تحمل مشقّت بخشی از روند روزمره یک کشور است.
یعنی انتظار بود آقای خاتمی این سطح از مطالعه را می داشت که به مردم و افکار عمومی بگوید که مردم شوروی در طرح «پیاتی لتکا» که استالین آنرا برای صنعتی شدن شوروی انجام داد، تا حدود 6 سال دستمزد کافی نگرفتند و حتی از آنجا که اشکنه هم برای خوردن نداشتند بلکه گرسنگی را هم تحمل کردند و در کنار حکومت خودکامه کمونیستی و به تمام معنا دیکتاتوری هم حتی ایستادند. (منبع: جلد سوم نگاهی به تاریخ جهان. نوشته جواهر لعل نهرو)
و یا می توان مردم کوبا را مثال زد که به گواه سفیر این کشور در ایران، در ماه ها و سالهای ابتدایی انقلاب کوبا حتی در قحطی غذا نیز به سر بردند اما پای آرمان های فیدل کاسترو و چگوارا ایستادند و به سمبل استقلال در مقابل استعمار تبدیل شدند.
از این دست مثال ها در مطالعات تاریخی مردم ایران بسیار است اما از آنجا که اصلاح طلبان گویی دستی بر آتش این مطالعات ندارند و از این اطلاعات بی بهره اند؛ دائما تصور می کنند که زندگی در سایر کشورهای جهان بهشت است و در ایران جهنم!
از طرف دیگر فرض آقای خاتمی هم درباره گرسنگی یا سنگینی معیشت در ایران فرض درستی نیست و هم راستا با اظهارات ترامپ قرار دارد که مدعیست مردم ایران گرسنه اند.
این در حالی است که به گواه سازمان های بین المللی، ضریب جینی در ایران، هم اکنون از چین و روسیه و آمریکا بهتر است، نرخ بیکاری در ایران طی 7 سال گذشته به میزان 2 درصد کاهش پیدا کرده و رقم فعلی نیز به گواه وزیر کار درباره 100 هزار شغل بلامتقاضی، بحرانی نیست، اقتصاد ایران در جایگاه هجدهم ایران قرار دارد و گرسنگی هم در ایران به لحاظ عمومی وجود ندارد. چه اینکه حتی اغتشاشگران دیماه 96 نیز به گواه کارشناسان، محتاج اقتصادی نبوده اند.
نکته دیگری که در قبال اظهارات ضد امنیتی خاتمی لازم به اشاره است آنکه اگرچه وی تأکید دارد که ما برانداز نیستیم اما بیان گزاره هایی مثل اینکه مردم با مشکل تغذیه مواجه هستند، مردم دیگر این وضع را تحمل نمی کنند و لایک دادن به تظاهرات خیابانی! جملگی در کنار هم هیچ معنایی غیر از این ندارد که جریان خاص با سیاه نمایی از وضع موجود و با خط دادن به افکار عمومی مبنی بر اینکه با اعتراض خیابانی هم می شود نتیجه گرفت و اوضاع غیر قابل تحمل است، در حال پیمودن مسیر براندازی هستند.
مقوله ای که تحلیلگران معتقدند مفهومی تحت عنوان «اعتراض ظالمانه» دارد و قرار است طی آن سیاه نمایی چندین ساله اصلاح طلبان از اوضاع کشور و اشاره های آنها به خیابان! ثمر بدهد و مردم همانطور که آقای خاتمی گفته است دیگر وضع موجود را تحمل نکنند...
رخدادی که اگرچه پیش لرزه آن در دیماه 96 وقوع یافت اما معلوم نیست در مقایسه با رخدادهای دیگری مثل راهپیمایی تماشایی 22 بهمن، 9 دی و عدم حمایت عمومی مردم از اغتشاشات دیماه، چه نتیجه ای را حادث کند.
گفتنیست، خاتمی در صحبت های خود چندین مرتبه بر «ناکارآمدی» نظام اسلامی تأکید کرده است!
***
1_ https://tnews.ir/news/9b1c106853704.html